با نزدیک شدن به زمان ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، اطلاعات جدیدی از اردوگاه اصلاحطلبان و اصولگرایان منتشر میشود.
اصلاحطلبان گفتهاند در حال امکانسنجی حضور در انتخابات هستند، اما هنوز نامی را مطرح نکرده اند؛ هر چند در گمانهزنیها، اسامی متعددی از اسحاق جهانگیری و محمدرضا عارف تا سید محمد صدر و محمد جواد ظریف به عنوان کاندیدای اصلاح طلبها مطرح میشود.
به گزارش فرارو، در سوی دیگر میدان، سعید جلیلی ثبت نام خود را قطعی اعلام کرده است و حضور اشخاصی از جمله علی لاریجانی، محمد مخبر و محمدباقر قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری هنوز در ابهام است.
لاریجانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره احتمال ثبتنام گفت: «ببینیم.» قالیباف نیز به عنوان یکی از گزینههای اصلی ریاست مجلس در نظر گرفته میشود و درباره این که تصمیم نهایی وی بهارستان است یا پاستور، اطلاعی در دست نیست.
مسعود پزشکیان درباره احتمال حضورش در انتخابات گفته در صورت حضور در انتخابات، هدفش، افزایش شور انتخابات و بالا بردن نرخ مشارکت است.
گزینههای متعدد دیگری از جمله علیرضا زاکانی و محمدجواد آذری جهرمی نیز بین گزینههای احتمالی حضور در انتخابات دیده میشوند. با وجود این همه گمانه زنی، پرسشهایی مطرح است: از جمله این که آیا کاندیداهای ریاست جمهوری میتوانند به افزایش مشارکت مردم در انتخابات کمک کنند و کدام یک از کاندیداها از اقبال بالاتری برخوردارند؟
محمد صادق جوادیحصار، فعال سیاسی اصلاحطلب به این پرسشها پاسخ داده است. او گفت: «از منظر جریان مدیریتی حاکم، سیگنالهایی که میرسد حاکی از ادامه وضع موجود یا یک گزینه مشابه است. برای مثال معاون اول یا فردی مثل او از اردوگاه اصولگرایی رئیس جمهور شود که بتواند برنامههای اعلام شده و به جای مانده آقای رئیسی را ادامه داده و در حقیقت دولت ۸ ساله آقای رئیسی را حداقل به ۷ سال و یا در حداکثر ۱۱ سال امتداد دهند.
با توجه به آن چه شنیدهام، آقای قالیباف در مجلس باقی خواهند ماند. درباره آقای لاریجانی، تصمیم ایشان منوط بر دیدار با رهبری
و مشورت با ایشان است.
این سیگنالهایی است که می بینیم. اما این که نگاه حاکمیت نسبت به ۴ و ۸ سال آینده چه خواهد بود، بستگی به شیوه عمل آنها در انتخابات پیش رو دارد. در واقع اگر آنها تصمیم به مشارکت بیشتر مردم و ایجاد پشتوانههای قویتر برای عالیترین مقام اجرایی کشور دارند، باید روند اجرایی و عملیاتی مسائل کلان کشور را به سمت اشتراک طلبی و مشارکت جویی سوق دهند تا بتوانند با حضور بیشتر مردم و سلایق گستردهتر مردم، انتخاباتی رقابتیتر و مشارکتیتر را سامان دهند.
این انتخابات به شرط بروز چنین شرایطی، میتواند منجر به تغییراتی جدی در رویکردهای مردم هم شود. اگرچه چشم انداز پیش رو چندان امیدی را نمیدهد که مردم به این سرعت تغییر جهت دهند.»
وی افزود: «با توجه به بحرانهای فعلی کشور، از جمله بحرانهای اقتصادی نیز نمیتوانیم این انتظار را داشته باشیم که مردم فورا تغییر نظر داده و با ابعاد گستردهای در انتخابات مشارکت داشته باشند.
اما این که در آستانه انتخابات، جریانهای سیاسی اظهارنظر و تحلیل داشته باشند و گزینههایی معرفی کنند و به نقد نظرات ارائه شده بپردازند، امری بدیهی و طبیعی است.
کاندید شدن خانم علم الهدی بسیار بعید به نظر میرسد، چون به معنای تغییر آشکار رویکرد شورای نگهبان خواهد بود. به خصوص با توجه به این که در ادوار گذشته همه گزینههای مطرح از بین بانوان را کنار گذاشتند. بعید میدانم چنین اتفاقی رخ دهد.
نکته مهمی که وجود دارد این است که اگر جریان اصلاح طلبی به یک گزینه واحد برای حمایت برسد، شورای نگهبان با این گزینه چه برخوردی خواهد کرد. این که جریان اصلاح طلب گزینهای را معرفی کند که بیش از ۵۰ یا ۶۰ درصد شانس پذیرش داشته باشد، به این معناست که این جریان همچنان بر گزینه تحول آفرینی تاکید دارد؛ بنابراین معتقدم اجماع اصلاح طلبان باید روی گزینهای باشد که دوز اصلاح طلبی بالایی دارد و کاملا شناخته شده باشد. با گزینههایی که «ماهی صفت» هستند و از دست اصلاح طلبان سر میخورند و از جریان اصلاح طلبی به حاشیه میروند نباید به میدان بیاییم.
این کار چندان امیدآفرین نخواهد بود؛ بنابراین من تصور میکنم که یا اصلاح طلبان به گزینهای نخواهند رسید، یا اگر برسند به گزینهای میرسند که کارنامه اصلاح طلبی قابل قبولی داشته باشد و به لحاظ اجتماعی نیز مقبولیت بالایی داشته باشد.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب ادامه داد: «تا جایی که اطلاع دارم احتمال حضور آقای قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری اندک است. با توجه به آن چه شنیدهام، آقای قالیباف در مجلس باقی خواهند ماند. درباره آقای لاریجانی، تصمیم ایشان منوط بر دیدار با رهبری و مشورت با ایشان است. با اطلاعاتی که دارم، میدانم که آقای لاریجانی به دنبال ملاقات و کسب اجازه از رهبری است تا بار دیگر با شورای نگهبان به مشکلی برخورد نکند.
تصور میکنم از گروههای پایداری، گزینهای که بتواند پشتیبانی ملی ایجاد کند وجود ندارد و بزرگترین آنها هم بعید است حتی ۱۰ درصد رای به دست بیاورند. زمانی که تا این حد بین جریان اصولگرایی تشتت وجود نداشت و شاهد این همه خرده جبهه در این جریان نبودیم، آقای سعید جلیلی ۵ میلیون رای آوردند. اکنون تصور نمیکنم ایشان این ظرفیت را داشته باشند که حتی نیمی از آرایی که آقای رئیسی در دوره قبل به دست آورد در این دوره کسب کند؛ بنابراین بسیار بعید میدانم از اردوگاه منتسب به دانشگاه امام صادق و مجموعه طیف آقای مصباح کسی با رای قاطع به ریاست جمهوری برسد، مگر این که گزینهها محدود باشند و بین خودشان به اجماع نظر برسند.»
جوادیحصار تاکید کرد: «کاندید شدن خانم علم الهدی بسیار بعید به نظر میرسد، چون به معنای تغییر آشکار رویکرد شورای نگهبان خواهد بود. به خصوص با توجه به این که در ادوار گذشته همه گزینههای مطرح از بین بانوان را کنار گذاشتند؛ بنابراین اگرچه پذیرش ایشان از جهت تابوشکنی، مثبت است، اما بعید میدانم چنین اتفاقی رخ دهد.»