در حال حاضر رقبای پزشکیان سعی میکنند با تشبیه او به روحانی و خاتمی، باعث ریزش آرای او شوند. اما با توجه به وضعیت فعلی کشور، برخی معتقدند که این حملات به مسعود پزشکیان، در واقع تبلیغی برای او محسوب میشود، چراکه مقایسه امروز با دوره روحانی بهخصوص دوران اجرای برجام تا سال ۹۸ و شاخصهای دوران سیدمحمدخاتمی نشاندهنده اوضاع بهتر آن زمان نسبت به امروز است.
عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت خاتمی به هممیهن گفت: «طرف مقابل دستش برای زدن پزشکیان خالی است. برای همین تلاش میکند با بعضی خاطرات تلخی که از دوران آقای روحانی وجود دارد، برای زدن او استفاده کنند. اما آقای روحانی هر طور که عمل کرده باشد، نسبت به عملکرد دولت سیزدهم قابل دفاع است. ولی آقای پزشکیان در این تله نیفتادند و گفتند که من وزیر دولت خاتمی بودم و اشاره کردند به دوران سرافرازی دولت در ایران که به نظرم روش خوبی برای شبههای بود که دوستان ایجاد کردند. هر دولتی که با دولت آقای رئیسی مقایسه شود، موفقتر عمل کرده است. مردم این را با گوشت و پوست و استخوان خود لمس میکنند. نمیدانم چه کسانی به این دوستان ارزشی و انقلابی مشاوره میدهند که فکر میکنند با تشبیه پزشکیان و دولتش به روحانی و خاتمی دارند به ضرر او کار میکنند. استراتژی اشتباهی در پیش گرفتهاند.»
استاد بازنشسته علوم سیاسی دانشگاه تهران تاکید کرد: «از روز اول که اسامی اعلام شد، قابل پیشبینی بود که دو نفر برای هتاکی تائید صلاحیت شدند. کسانی که نه وجههای دارند و نه رای قابل ملاحظهای در سبدشان است. فقط آمدهاند که به آقای پزشکیان بپردازند.»
رمضانزاده در توضیح اینکه چرا پزشکیان با افتخار از دوران وزارت خود در دولت خاتمی یاد میکند؟ گفت: «دوران خاتمی از لحاظ مختلف سرآمد بود. خاتمی با شعار جامعه مدنی وارد صحنه شد اما موفقترین کارنامه اقتصادی در ایران پس از انقلاب را از خود به یادگار گذاشته است. تمام آمار و ارقام آن دوران و صحبتهای اقتصاددانان موجود است که در هشت سال مسئولیت خاتمی، نرخ رشد اقصادی، کاهش نرخ تورم، کاهش نرخ بیکاری، نرخ اشتغال و نرخ رشد صنعتی بالاتر از تمام دولتها بوده است. ضریب جینی (شاخصی برای نشان دادن نابرابری درآمد در جامعه) به زیر ۴۰ درصد رسید درحالیکه منابع ارزی کشور با نفت ۹ دلاری تامین میشد. اگر بخواهم مصداقی این موضوع را شرح دهم، سال ۱۳۷۸ من استاندار کردستان بودم که آقای شریعتمداری وزیر وقت بازرگانی، با من تماس گرفتند و گفتند که به خاطر نداشتن درآمد ارزی، ذخیره آرد رو به اتمام است و سه روز را تامین میکند. هر کاری میتوانید بکنید که از عراق یا کردستانِ عراق آرد وارد کنید. این شرایط را داشتیم اما کشور اداره میشد و رضایت نسبی مردم نیز وجود داشت.»
این تحلیلگر سیاسی ادامه داد: «کشور مشکل داشت اما وضعیت پرداخت یارانهها از طریق افزایش قیمت بنزین به صورت پیشبینیشده و با اعلام قبلی، خوب بود. در قانون بودجه سالانه ۱۰ درصد به قیمت حاملهای انرژی اضافه میشد و مردم نیز در جریان آن قرار میگرفتند. به مرور قیمت حاملهای انرژی در حال واقعی شدن بود و درآمدهای دولت نیز صرف اموری مانند سیستم اتوبوسرانی، تامین اجتماعی و آغاز بیمه همگانی در کشور مصرف میشد. خاتمی نگاه حزبی نداشت. مثلاً در همان دوره با جمع کردن اقتصاددانهای کشور با نگاههای مختلف، از آنها درباره بیماریهای اقتصاد ایران نظرخواهی کردند و راهحلهایشان را شنیدند. از مجموع این گفت و شنودها طرح ساماندهی اقتصاد ملی بیرون آمد که یکی از دلایل موفقیت خاتمی بود.»
رمضانزاده ادامه داد: «سیاست خارجی کشور در آن دوران باعث شده بود عزت ایرانیان در دنیا بالا برود، جایگاه خوبی داشته باشیم و منابع مورد نیاز نیز در دسترسمان باشد. در آن دوران برای اولین بار اوراق قرضه بینالمللی از سوی ایران در بازارهای جهانی عرضه شد و ظرف سه روز فروش رفت. اطمینان نسبت به بازار ایران در میان کشورهای خارجی وجود داشت. ریسک اقتصادی ایران از رتبه ۷ به ۴ رسید. در زمینه منطقهای برای اولین بار با عربستان پیمان امنیتی امضا کردیم؛ آنقدر که اعتبار ایران در منطقه بالا رفته و امکان همکاریهای منطقهای فراهم شده بود. استقبالی که پادشاه وقت عربستان از آقای خاتمی در سفر به آن کشور کرد، نشاندهنده این وضعیت است. ایران اعتمادسازی در روابط با کشورهای منطقه را وظیفه خود میدانست. سال ۲۰۰۰ به پیشنهاد ایران سال «گفتگوی تمدنها» نامیده شد. در این دوران نوعی آرامش بر سیاست داخلی و خارجی کشور حاکم شده بود؛ هرچند که به قول آقای خاتمی، هر ۹ روز یک بحران برای دولت ایجاد میکردند که یک نمونه آن، مسئله قتلهای زنجیرهای است که در دولت خاتمی ریشهکن شد.»
او ادامه داد: «وضعیت سینما، فرهنگ، مطبوعات و عرصههای دیگر در دوره خاتمی کاملاً قابل دفاع و الگوبرداری است. برای اولین بار در دوره خاتمی حقوق بازنشستگان و کارمندان دولت براساس تورم افزایش پیدا کرد. در دورهای که تورم ۱۹ درصد بود، این افزایش برای معلمان ۲۴ درصد در نظر گرفته شد. صندوق ذخیره ارزی در دوران خاتمی تاسیس شد که درآمد نفتی خرج امور جاری نشود و برای زیرساختها اختصاص پیدا کند. خاتمی ۱۴ میلیارد دلار برای دولت بعدی بر جا گذاشت که برای زیرساختها بود اما هزینه خورد و خوراک شد. برای اولین بار در ایران، رؤسای دانشگاهها را خود دانشگاهیان انتخاب کردند. برای همین است که پزشکیان با افتخار از عضویت خود در دولت خاتمی یاد میکند و شاید بتواند دولت سوم خاتمی را شکل دهد؛ به دلیل همین نقاط قوتهاست.»