کامبیز نوروزی در سرمقاله روزنامه شرق با عنوان «بهشت یا برزخ» نوشت:
۱- میخواهید از تهران به شهری دیگر بروید، مثلا به شیراز. کسی با خودرویی نهچندان سالم میگوید شما را با سرعت و سهساعته از تهران به شیراز میرساند. در طول مسیر هم از شما با کیک و شیر و شربت و چلوکباب پذیرایی میکند. میخواهد قبل از حرکت کرایهاش را بدهید. میگوید سالهاست که راننده جاده است، اگرچه در همهجای خودرو حتی سقف آن جای تصادف پیداست. حتما به این فکر میکنید که او لاف میزند و دروغ میگوید تا پول شما را بگیرد. یا اگر هم راست بگوید، با سرعتی که میخواهد برود عاقبت یا زیر تریلی خواهید رفت یا ته دره و هرچه دارید و جانتان را از دست میدهید. آیا با چنین خودرو و رانندهای از تهران به شیراز میروید؟
۲- در مبارزات انتخاباتی وعدهدادن برای رأیگرفتن همیشه رایج است. اما این وعدهها چقدر واقعیاند. در انتخابات کنونی هم نامزدها برای جلب نظر رأیدهندگان وعدهها میدهند. وعدههای چهار نماینده اصولگرا شامل شعارهایی بسیار بزرگ و عجیب است. مثلا برنامه پنج فوریتی که یکساله اجرا شود، دادن ۲۰۰ متر زمین رایگان، تحویل ۷۵ متر آپارتمان به زوجهای جوان، توزیع طلا بین مردم، یک جهان فرصت برای جهش ایران، لغو سربازی اجباری و چیزهای دیگر. این وعدهها چقدر و چگونه قابل تحققاند؟ چقدر در حدود اختیارات رئیسجمهور هستند، چقدر پول برای این کارها لازم است و دولت آیا پول این را دارد؟ آیا میشود این راه طولانی را در مدتی بسیار کوتاه با چنین مرکب و رانندهای طی کرد؟
۳- در بین نامزدها فقط پزشکیان را دیدم که وعده باغ و گلستان نداد. صادقانه پا بر واقعیت گذاشت و با تأکید بر اجرای قانون، وعده نفروخت. آنچه او گفت حل تدریجی و آرام مشکلات بود. سنگ بزرگ نشان نداد که علامت نزدن است. بهشت نشان نمیدهد که بعد همه را به برزخ بکشاند.
اگر او میگوید «در حد خود و تا آنجا که میتوانم» یعنی میداند چه خواهد کرد و بیدروغ و ریا اوضاع را بهبود میبخشد.
۴- از نظر صاحب این قلم اختلال نظم حقوقی مهمترین مخاطره و مسئله امروز ایران است. وعدههای آن چهار نامزد محترم، اگر هم بخواهند به اجرا بگذارند مستلزم تغییر قانون برنامه هفتم قوانین مهم و متعدد دیگری است. گذشته از اینکه چقدر این برنامهها درستاند و روند قانونیشدن چقدر و چگونه طول میکشد، نکته مهم این است تقریبا همه مقررات و نظام پولی و مالی و اقتصادی به هم میریزد. در کشوری که بیثباتی قانون و تغییر مکرر آنها از عوامل مهم اختلال در نظم کشور است، چنین اتفاقی به تشدید و توسعه اختلال نظم میانجامد و اوضاع را خرابتر میکند.
در این میان پزشکیان با تأکید بر اجرای قانون برنامه هفتم و سیاستهای کلی نظام نشان داد با اهتمام به قانون میتواند در ترمیم اختلال نظم تا حدی مؤثر باشد.
۵- از سقوط بالگرد و فوت مرحوم آقای رئیسی ۴۰ روز بیشتر نمیگذرد. از ثبتنام نامزدهای ریاستجمهوری هم حدود ۳۰ روز میگذرد. میشود به راحتی حدس زد که همه نامزدها حداکثر ۲۰، ۳۰ روز فرصت داشتند که برای تبلیغات خود برنامهای تنظیم کنند. ایران کشوری بزرگ با دولتی عظیم و پیچیده و ساختار حکومتی بسیار بزرگ و جامعهای ریشهدار است. چگونه میتوان در چنین جامعه و حکومتی و مشکلات متعددی که خود نامزدها گزارش دادند، در چنین فرصت کوتاهی برنامه برای همه حوزهها تنظیم کرد و مدعی درستی و قدرت آن بود؟ مگر اینکه بگوییم آنچه برخی نامزدها به نام برنامه ارائه دادهاند و گل و بلبل نشان دادند بیشتر از نوع انشای علم بهتر است یا ثروت بوده و قابل اعتنا نیست.