فردا انتخابات برگزار ميشود و تاريخ ايران ورقي ديگر ميخورد تا روشن شود كه هر كس با هر عقيده و فكر و مذهبي چگونه و در كجا ايستاده است؟
عامه مردم تاكنون نشان دادهاند كه ميخواهند با آرامش و بدون تكانهاي زلزلهوار و بحرانزا در تعيين سرنوست خود دخالت كنند و تغييرات مطلوب را رقم بزنند. همين جمله ساده و كوتاه داراي معاني بلند و تاريخي است.
همين مردم بارها زير بمباران عظيم تبليغاتي قرار گرفتند تا از راه خراب كردن و اعتراضهاي خشونتآسا به خيابانها بيايند تا مثلا يكشبه همه مشكلات حل شود و دمكراسي و رفاه و عدالت حاصل آيد.
احتمالا به دليل انواع تجربهاي تاريخي ملت ايران به همراه نخبگان دلسوز خود آگاهانه اين راه را نپسنديدند و نتيجهبخش بودنش را قبول نداشتند. مردمي كه از راه مسالمتآميز و مدني و حتي قانوني نتوانند حقوق خود را استيفا كنند قطعا از طريق قهر و خشونت راه به جايي نخواهند برد جز اينكه اوضاع را بدتر و چه بسا كيان كشور را با خطر جدي روبهرو كنند.
به هزار زبان و با انواع ادبيات و از سوي اغلب دلسوزان دانا و متعهد به تماميت ارضي و امنيت مردم گفته شده است كه قطعا ما هيچ راهي جز ساختن و اصلاح امور و رفع تدريجي بديهاي و عيبها و نابسامانيها و ناكارآمديها نداريم. اگر اين معنا مقبول افتد كه اصلا زمان انقلابها گذشته است و اتفاقا ملتهاي انقلاب كرده بيشتر به اين نكته واقف شدهاند، روشن ميشود كه بايد با تمام توان به تجربههاي ديگر رو بياوريم و مثل همه ممالك توسعه يافته افتان و خيزان و با حوصله و آگاهي عميق در اوج تحرك و نشاط قدم به قدم در ساختن كشور خويش همت كنيم.
انتخابات يكي از تجربههاي بيبديل بشري است كه پس از هزاران سال جنگ و انقلاب و شورش در اغلب نقاط جهان به عنوان راهي بدون هزينه براي رسيدن به تغييرات، مورد پذيرش قرار گرفته است. انتخابات چنان نتيجه بخش و فرصتساز و گاهي معجزهگونه ظاهر ميشود كه ميتوان با جرأت گفت كه حتي انتخابات ناقص و حداقلي مغتنم و راهگشاست.
يك ملت هوشمند از همه فرصتهاي مسالمتآميز و موقعيتهاي حداقلي و حداكثري استفاده ميكند و هرگز اين راه روشن را با القائات بيگانگان و كينهتوزان و مواجب بگيران فرو نميگذارد.
مخالفان شركت در انتخابات جدا براي عدم شركت در انتخابات علت دارند و نه دليل. در همه استدلالهاي ناقص آنان غور كنيد جز ناراحتي و نارضايتي و برخي جز كينهمندي چيزي براي ارائه ندارند. آنان از ستمها و نابرابريها و تبعيضها و خطاها سخن ميگويند چنانچه گويي موافقان شركت در انتخابات از جفاها بينصيب بوده و بر انواع سختيها و مشكلات داخلي اشراف ندارند! اتفاقا بسياري از آگاهان مشاركت جو اخبار بيشتري از ناملايمات دارند و جزييات خطرهاي پيش رو را كاملا ميدانند. منتها راهي جز اصلاح خردمندانه نميبينند و وجود ندارد.
معدود كساني كه طي چند سال گذشته به زندان رفتهاند يا آسيب ديدهاند دردمندانه از جفاهايي كه بر آنها رفته است سخن گفته حتي نسبت به شركت كنندگان در انتخابات اظهار تنفر كردهاند! ولي بلافاصله زندان رفتهها و آسيب ديدگان بيشتري به ميدان آمده و صريح و رسا عمل بر اساس كينه را سم مهلك براي كشور دانسته خواستار شركت خردمندانه مردم در انتخابات شدهاند.
اينان دليل دارند و آنان براي عدم شركت دچار علتند! جالب است كه در جناح مقابل هم رفتار عجيبي بروز كرده است، از طرفي نميتوانند مردم را به عدم شركت در انتخابات فرا بخوانند و از طرفي هرچه مردم بيشتر در انتخابات شركت كنند بساط رايآوري، تندروي، تنگنظري، تقابل با جهان و مصالحه داخلي تنگتر ميشود.
روشن است كه افراطيون گير كردهاند و علنا جلوی چشم مردم با دست پس ميزنند و با پا پيش ميكشند! آنها نميخواهند مردم مشاركت گسترده در انتخابات داشته باشند چون ميدانند كه يقينا ميبازند و بالاتر و مهمتر اينكه آنان اساسا نميخواهند مردم با رايشان در امور كشور تعيين كننده باشند. حالا اين ما هستيم و انتخابات؛ آيا عالمانه و با تمام وجود يك ساعت وقت خود را براي بهبود وضع كشور ميگذاريم يا خداي ناكرده به حرف كساني گوش ميدهيم كه در اوج كرونا براي رييسجمهور امريكا نامه نوشتند و متذكر شدند كه مبادا به خاطر كرونا تحريمها را شل كنيد!
چنين وقاحتي به قدري رذالتآميز بود كه فرد نامتعارفي چون ترامپ هم آن را در ظاهر نپذيرفت و دولت امريكا بارها اعلام كرد كه در اين زمينه انساني رفتار خواهد كرد كه البته نكردند و در داخل هم برخي مانع تراشي كردند!
جعفر گلابی/ روزنامه اعتماد