از میان ثبتنامکنندگان برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری تاکنون علی لاریجانی و سعید جلیلی بیش از دیگران مورد توجه قرار گرفتهاند. دو سیاستمدار از اردوگاه اصولگرایان که با تغییر و تحولات گفتمانی طی چند سال اخیر، یکی از آنها میانهرو تعریف میشود و دیگری تندروترین عناصر سیاسی تاریخ پس از انقلاب را نمایندگی میکند.
روزنامه هممیهن در گزارش خود به دوقطبی شکل گرفته بین این دو نفر پرداخت:
سعید جلیلی تاکنون بدون مشکل در انتخاباتهای ۱۳۹۲ و ۱۴۰۰ حاضر شده که در مرتبه اول شکست خورد و در آخرین حضور خود به نفع سیدابراهیم رئیسی کنارهگیری کرد. انتخابات چهاردهم، سومین حضور جلیلی در این رقابت است. علی لاریجانی نیز برای سومین بار قصد ورود به پاستور را کرده است. اولین بار در سال ۱۳۸۴ بود که شکست خورد و در دومین حضور خود که سه سال پیش اتفاق افتاد، از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شد. باید منتظر ماند و دید که شورای نگهبان این بار چه تصمیمی برای حضور رئیس سه دوره مجلس در رقابت ریاستجمهوری میگیرد.
اولین دوقطبی انتخاباتی
دوقطبی لاریجانی – جلیلی از لحاظ مختلفی حائز اهمیت است. آنها با یک منشأ سیاسی، از یکدیگر فاصله گرفتهاند و در صورت تائیدصلاحیت و پیروزی در انتخابات نگاه خود را در عرصههای مختلف – در چارچوب اختیارات رئیسجمهور – پیاده میکنند. لاریجانی در سخنرانی کوتاه پس از ثبتنام، معیشت، اقتصاد و رفع تحریمها را مدنظر قرار داد. جلیلی نیز ادامه راه سیدابراهیم رئیسی، لزوم داشتن برنامه از سوی رئیسجمهور، عدالت و جهش را محور سیاستهای خود اعلام کرد. این دو نگاه متفاوت را میتوان آغاز دوقطبی لاریجانی – جلیلی قلمداد کرد. نمایندگی دو نگاه – فارغ از صحیح یا غلط بودن آنها – که قرار است ریلگذاری کشور را تغییر دهد یا در مسیر فعلی نگه دارد.
حمله به لاریجانی
سعید جلیلی و علی لاریجانی هر دو در شبکه ایکس (توئیتر) ورودشان به انتخابات را اعلام کردند. جلیلی همراه با «بسمالله الرحمنالرحیم» عکسی از خود در دفتر کارش منتشر کرد که مقابل آینه ایستاده و دکمه بالای پیراهنش را میبندد. لاریجانی عکسی از نقشه یک اپلیکیشن حمل مسافر منتشر کرد که سه نقطه مبدأ، مقصد ۱ و مقصد دو در آن مشخص شده بود. این تصویر با تفسیرهای متفاوتی روبهرو شد. برخی نقطه آغاز آن را دفتر رهبری و به معنای تائید کاندیداتوری لاریجانی از سوی آیتالله خامنهای تفسیر کرده و برخی دیگر گفتند که منظور دفتر کار وی در نزدیکی مجموعه بیت رهبری است. مقصد اول وزارت کشور بود و مقصد دوم، خیابان پاستور و دفتر ریاستجمهوری. این تصویر همراه این جمله آمده بود: «بدون شما به مقصد نمیرسیم…».
این پست حساب کاربری لاریجانی با واکنشهای شوخی و جدی کاربران فضای مجازی و برخی سیاسیون حاضر در شبکه ایکس (توئیتر) روبهرو شد و واکنشها وقتی حالت جدیتر به خود گرفت که او در سخنرانی خود در وزارت کشور گفت: «برای عبور از موانع باید از روشهای منسوخ ارتفاع بگیریم» و پس از ثبتنام او نیز همین جمله با هشتگ ارتفاع بگیریم منتشر شد. کاربران و سیاسیون توئیتری کلیدواژه ارتفاع گرفتن را توهین به سیدابراهیم رئیسی و جانباختگان حادثه سقوط بالگرد قلمداد کرده و به لاریجانی واکنش نشان دادند.
کانال تلگرامی روزنامه کیهان نیز واکنش تندی به این مسئله نشان داد. صفحه منتسب به محمدباقر قالیباف رئیس مجلس در شبکه ایکس نوشت: «إنّ الله یدافع عنالذین آمنوا. دستاورد ماندگار شهید رئیسی در فضای سیاسی کشور، اخلاقمداری و عدم تخریب رقبا است. با طعنه و کنایه این دستاورد بزرگ را کمرنگ نکنیم.»
مالک شریعتی نماینده تهران نیز نوشت: «قبلاً از بالا میگفت: «صدای من میاد؟» دیروز نوشت برای رفتن به بالا (پاستور) میخواد سوار مردم بشه. امروز هم گفته بالارو دوست داره و میخواد ارتفاع بگیره. هنوز نفهمیدهاند مردم خادم جمهور میخواهند نه آقابالاسر.»
این نماینده مجلس سپس از هشتک ارتفاع پست استفاده کرد. این هشتگ، اشاره به یادداشت کیهان دارد. کیهان در واکنش به لاریجانی نوشت: «آقای لاریجانی در سخنرانی خود هنگام ثبتنام برای انتخابات ریاستجمهوری گفتهاند: «برای عبور از موانع، باید از روشهای منسوخ، ارتفاع بگیریم»….اما افتادن در تله برجام و برجامیزاسیون آمریکا و انگلیس، ارتفاع پست بود؛ پستترین ارتفاع!»
مهدی سموعی، مدیرکل روابط عمومی وزارت ارشاد، عبدالمطهر محمدخانی سخنگو و رئیس مرکز ارتباطات و امور بینالملل شهرداری تهران و استاندار قزوین (رئیس ستاد انتخابات استان) نیز از جمله مدیران دولتی یا چهرههای شناختهشده در فضای مجازی بودند که نسبت به این مسئله واکنش نشان دادند.
لاریجانی در نهایت توضیحی درباره این کلیدواژه منتشر کرد و احتمالاً خطاب به قالیباف که بلندپایهترین مقام کشور در میان واکنشدهندگان به او بود، نوشت: «یرفعالله الذین امنوا منکم والذین اوتوالعلم درجات. ارتفاع بگیریم یک راهبرد برای طی کردن مسیر است. برای رشد و توسعه کشور باید از مباحث تخریبی و سلبی ارتفاع بگیریم و برای یکبار هم که شده فضای انتخاباتی را معطوف به ترسیم مشکلات مردم و ارائه راهحلهای واقعی آنان کنیم. شهیدان خدمت در راه وطن جان خود را برای اعتلای همین راهبرد گذاشتند. یاد و نام بلندشان گرامی باد و اندیشه «اهریمنان» و «سوءاستفادهکنندگان» از نامشان ناکام.»
سعید جلیلی نیز نوشت: اینکه چند جمله قشنگ بیان میکنیم و یک طعنه به بقیه میاندازیم در حد خودش شاید یک جاذبههایی داشته باشد ولی کار برای مردم نمیشود. کسی نمیتواند بگوید من به دنبال منافع مردم هستم اما اگر چندین سال در مجلس مسئولیت داشت، کارنامهای در حوزه مبارزه با فساد ارائه نکند! (لاریجانی هم جواب این توییت را با یک توییت دیگر داد!)
تنها «خواستن» برای رفع تحریم کافی نیست
نصرتالله تاجیک، دیپلمات پیشین و تحلیلگر سیاسی به هممیهن گفت: «در داخل کشور یکی از مشکلات اصلی ما سوءمدیریت و ساختار نادرست نظام اداری کشور است. اما از منظر سیاست خارجی هم با مشکلاتی مواجه هستیم که گریبانگیر هر فردی که رئیسجمهور شود، خواهد بود. بخش نخست مشکلات ما در سیاست خارجی ناشی از مسائل مفهومی و نظری است. یعنی مسائلی که با آنها مواجه هستیم از نظر تئوری در دانشگاه روی آنها کار نشده و در مورد آن بحث و پژوهش علمی انجام نمیشود تا نتیجه این تحقیقات در اختیار دستگاههای اجرایی قرار گرفته و مشخص شود راهحل پیشنهادی در سیاست خارجی که در دانشگاه مورد پژوهش قرار گرفته است چه خروجی و نتایجی به دنبال دارد. پس گسلی میان دانشگاه و دستگاههای اجرایی در این حوزه داریم. این موضوع هم باعث میشود گفتمانی غالب که همه زیر چتر آن رفته و تکلیف خود را با مسائل سیاست خارجی بدانند، شکل نگیرد.»
او با مثال زدن مسئله فلسطین در این زمینه توضیح داد:«ما سرمایهگذاری مادی و معنوی بسیاری درخصوص فلسطین داشتیم اما امروز شاهد شرایطی هستیم که در جامعه نسبت به این موضوع تا حدی بیتفاوتی وجود دارد. در چنین شرایطی بیشتر سرمایهگذاریهای ما تلف میشود و سودآور نخواهد بود. بنابراین با قطع بودن ارتباط دانشگاه و دستگاه اجرایی که هر یک در جهانی خاصِ خود سیر میکنند و به کار خود مشغولند، مشکل در حوزه نظریهپردازی و تبیین آن برای مردم داریم.»
این دیپلمات پیشین تاکید کرد:«از طرف دیگر در اجرا نیز بیش از حد متعارف با تعدد سازمانها مواجهیم. این درحالیست که سازمان مسئول سیاست خارجی قدرت، اختیارات و اقتدار لازم را در تصمیمسازی، تصمیمگیری و اجرا ندارد. بسیاری از مشکلات در این حوزه در سطح دولت نیست که رئیسجمهور درباره آن نقشآفرینی کند. سیاست خارجی یک مبحث حاکمیتی است. مثلاً آقای لاریجانی امروز درباره رفع تحریمها صحبت میکند. همه رؤسای جمهور قبلی حتی مرحوم رئیسی بهدنبال رفع تحریمها، مذاکره و… بودند و با توجه به جایگاه سیاست خارجی باید بررسی کرد که مشکلات چه بودند که رؤسای جمهور نتوانستند آنها را رفع کنند. چه علتی دارد که امروز تنها با سخنرانی لاریجانی در وزارت کشور مطمئن شویم که او میتواند تحریمها را رفع کند.»
تاجیک ادامه داد: «آقای لاریجانی در دورانی که مذاکرهکننده هستهای بود، ارتباطات بهتر و راحتتری با نماینده اتحادیه اروپا آقای سولانا داشت ولی در همان دوره ما سه قطعنامه به علاوه پنجاه تحریم گرفتیم. بنابراین اگر بخواهیم صرفاً بگوییم دولت من دولتی است که تحریمها را رفع خواهد کرد، کار پیش نمیرود. این تحریمها حاصل سیاست خارجی ماست. بخشی از آن به ما بر میگردد و مسائلی که با هنجارهای بینالمللی و منطقه داریم؛ مزیت نسبی ما در خاورمیانه است. اصل مشکل ما با آمریکا در خاورمیانه است. تحریمها ناشی از مسائل ما در خاورمیانه است.
اما ایران نمیتواند سرمایهگذاری خود را در خاورمیانه رها کند. یا باید بپذیریم که این سرمایهگذاری را رها کنیم یا باید منافع خود را با روشهایی دنبال کنیم که با هنجارهای بینالمللی نیز سازگار باشد و کشورهای دیگر آن را خطر تلقی نکنند. ممکن است بخشی از این سیاست دست دولت باشد. نقش فرد را نفی نمیکنم اما همانقدر که فرد رئیسجمهور نقش دارد، مسئولین دیگر هم نقش دارند. صرف اینکه بخواهیم در مسیر رفع تحریمها قدم برداریم، کفایت نمیکند. فرض کنیم آقای لاریجانی رئیسجمهور شود. باز هم تغییر عمدهای در سیاست خارجی ما رخ نخواهد داد.
یکی از معضلات ما این است که تلقی درستی از سطح و میزان مشکل نداریم. نمیدانیم چقدر از مسائل و مشکلات کشورمان ناشی از سیاست خارجی است. به کدام بخش مربوط است و چقدر به ما و چقدر به طرف مقابل ارتباط دارد؟! برای همین فقط دلمان میخواهد تحریمها را کاهش بدهیم. بخش دیگر هم طرف مقابل است. باید واقعبین باشیم. مردم هم از بس که از این ایدهها شنیدهاند اما در عمل نتیجه مثبتی ندیدند، از دولت و ساخت سیاسی دلزده هستند. این برای حاکمیت مسئله خوبی نیست.»
سفیر پیشین ایران در اردن، اظهار داشت: «آقای جلیلی هم از سوی دیگر یک کلیت و چارچوب فکری دارد که در دانشگاه بهعنوان محیط علمی با حضور موافق و مخالف چکش نخورده است. ممکن است ایدهای داشته باشد و یکسری از دوستانشان هم آن را بپسندند. اما ایدهای میتواند موفق شود که مورد بررسی و مطالعه موافق و مخالف قرار بگیرد. از لحاظ اجرایی بررسی شود. مثلاً آقای جلیلی سال ۱۴۰۰ مسئله تهاتر را مطرح کرد. ما ۱۵ کشور همسایه داریم که مزیت نسبی ماست اما اگر بخواهیم با آنها کار کنیم، وقتی تحریم هستیم نمیتوانیم به درستی تجارت کنیم. نمیتوانیم پشم بز بدهیم و چای بگیریم. ایشان سال ۸۶ تا ۹۲ با آقای سولانا و خانم اشتون مذاکره کرد. حاصل این مذاکرات ۳ قطعنامه و قرار گرفتن ایران تحت فصل هفتم منشور ملل متحد (فصل مربوط به مقابله با تهدیدهای جهانی و برقراری صلح) و افزایش ۴۵۰ تحریم دیگر بوده است. ایشان چه شعار سیاست خارجی میخواهد بدهد؟
اگر پای صحبت آقای علیاکبر صالحی بنشینید، مطرح کردهاند که رهبری پذیرفتند ایران و آمریکا در عمان مذاکره غیرمستقیم داشته باشند. صالحی بهعنوان وزیر امور خارجه، ۲ یا ۳ ماه سردرگم بود و جلیلی بهعنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی از این موضوع ایراد میگرفته و برگزاری دو مذاکره یک سال طول میکشد. این رویه بسیار کُند است و نمیتوانیم منافعمان را تامین کنیم. سرعت تحولات زیاد است و ما مورچهوار حرکت میکنیم. درحالیکه دیدیم نهایتاً در عمان مذاکره کردند و مبنایی شد برای مذاکرات بعدی با ۱+۵ و برجام.»
این دیپلمات پیشین کشورمان تاکید کرد: «آقای جلیلی میخواهد در سیاست خارجی چه کار کند؟ آقای جلیلی دنبال مدیریت جهانی است. صحبتها و سخنرانیهایشان در مجامع مختلف موجود است. مباحث کلی که فقط به درد وقت تلف کردن میخورد. امیدوارم طی روزهای آینده نیروهای قویتری که به مسائل سیاست خارجی مسلط باشند در انتخابات ثبتنام کنند که توانمند باشند. ما از لحاظ داخلی و خارجی وضعیت خوبی نداریم و نیاز به اصلاحات ساختاری داریم و انشاالله با حضور چند نیروی قوی از جهاتی مختلف کشور شاهد بازگشت مردم به صندوق و یک مشارکت حداکثری باشیم تا ضمن افزایش انسجام ملی یک دولت قوی و کارآ برای حل مشکلات مردم و پیشرفت کشور شکل بگیرد. خاورمیانه در شرف تحولات اساسی است. قطببندی جهانی در حال تغییر است. در آمریکا اگر ترامپ بیاید مشکلات بیشتری خواهیم داشت و یک دولت قوی و انسجام ملی حداکثری میتواند کارساز باشد. انشاالله!»