به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، پرویز امینی تحلیلگر مسائل سیاسی عصر امروز(دوشنبه ۲۷ شهریور) در نشست «تحلیل راهبردهای رسانهای جریانهای سیاسی در انتخابات» که در دانشکده صداوسیما برگزار شد، با بیان اینکه انتخابات ۹۶ از پیامدهای انتخابات ۹۲ بود، گفت: اتفاق سال ۹۲ شکلدهنده انتخابات ۹۶ بود؛ انتخابات ۹۲ به شکلی بود که امکان پیروزی رقبای روحانی بیشتر بود اما در سال ۹۶ برعکس اتفاق افتاد.
وی افزود: خطاهای سیاست پیامدهای بلندمدت و میانمدتی دارد. جریان مقابل روحانی مشکل فهم سیاستورزی و عدم امکان کُنشهای سیاسی مناسب را دارد.
تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان اینکه از یک سال قبل جمعبندی من این بود که روحانی رئیسجمهور است اما زمینههای شکست برایش فراهم است، گفت: کُنشگری لازم برای بهرهوری از شکست وجود نداشت و به نظرم مسیری که جبهه مردمی انتخابات کرد، چندان با عقل سیاسی سازگار نبود.
به گفته امینی، این حرف آقای حداد که رأی رئیسی محصول جمناست را قبول ندارم، جمنا مورد مشورت کاندیداها نبود. برای رئیسی که یک تجربه سیاسی بعد از انقلاب نداشت و حتی یک مناظره نداشته، رأی ۱۶ میلیونیاش محصول کُنش سیاسی وی نبود، بلکه پایگاه اعتراض به روحانی قوی و گسترده است و استعداد شکست روحانی را نشان میدهد.
وی با اشاره به اینکه من سه روز قبل از انتخابات درباره نتایج آن اظهارنظر کردم و گفتم که روحانی پیروز است؛ زیرا کاندیداهای ما توان و ظرفیت لازم برای شکست او را نداشتند، اظهار داشت: جریان سیاسی اصولگرا نیاز به بازتعریف برای نحوه سیاستورزی دارد، آنچه در انتخابات اتفاق افتاد، قابل پیشبینی بود و پیروزی روحانی بیشتر ناشی از ضعف طرف مقابل بود نه قوت روحانی؛ انتخابات نتیجه مناسبات ساختاری و کارگزاری است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به شرایط ساختاری برای شکل دادن رأی در جامعه ایران، گفت: یکی از این عناصر، تغییر زیست جهان جامعه ماست که مناسباتی در حال شکلگیری است، طبقه متوسط ارزشها و گرایشهایش شکل میگیرد، همچنین جامعه سیاسی ایران حول مفهوم اعتراض شکل میگیرد و اگر امر دایر باشد، بین اعتراض یا رضایت، اعتراض غلبه پیدا میکند.
امینی افزود: ما از دوگانه اصولگرا و اصلاحطلب فاصله گرفتهایم و جامعه ما اجتماعیتر شده و صورتبندی نزاعهای سیاسی گفتمانی است و افرادی میتوانند نقش ایفا کنند که با اجتماع در تماساند.
وی با بیان اینکه عنصر چهارم، عنصر کارگزاری یا سیاستورزی است که بتواند محدودیتهای ساختاری را تضعیف و امتیازات آن را به نفع خود ساماندهی کند، درباره نقش سلبریتیها در پیروزی خاطرنشان کزد: اینها محصول تغییرات در ساختارهاست و درون این تغییرات، محدودیتهایی شکل میگیرد، اما معتقدم که نمیتوان پیروزی یک جریان را به حمایت سلبریتیها محدود کرد، برای مثال در دو انتخابات، احمدینژاد مورد حمایت هیچ سلبریتیای نبود، اما پیروز شد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی درباره نقش رسانهها در انتخابات، گفت: رسانهها تغییراتی کردند و فضای رسانهای نیز تغییر کرده است و هر یک نفر چندرسانه است، این معنایش این است که مرجعیتزدایی از رسانههای بزرگ شکل گرفته، اما باز به معنای تأثیر رسانههای خُرد نیست، بلکه باید ببینیم حرفی برای گفتن دارند یا خیر. اگر رسانهها حرفی برای گفتن نداشته باشند، اینکه آنها در پیروزی نقش دارند، واقعیت ندارد.
انتهای پیام/